(1)
قربت الی الله
پنجره را غسل زیارت می دهم
شاید احساس کوچه زودتر خیس شود
زیر باران آمدنت ...!
(2)
من را نبوس
.
.
.
می ترسم بیدار شوم!
(3)
تو را نمی دانم
اما در آغوش من آسوده می
شاعر:سید محمدرضا حسن زاده
(1)
قربت الی الله
پنجره را غسل زیارت می دهم
شاید احساس کوچه زودتر خیس شود
زیر باران آمدنت ...!
(2)
من را نبوس
.
.
.
می ترسم بیدار شوم!
(3)
تو را نمی دانم
اما در آغوش من آسوده می
شاعر:سید محمدرضا حسن زاده
کَس چه دارد خبر از دل، که دلی خون دارم
دلی چو مجنون و چشمی پر خون دارم
روز به ویرانه وشب در کَفِ میخانه
ساقیا قدحی ده که شوری افزون دارم
اون ندارد خبر از من که من چونم؟
من از عشقش روز وشب سر به
شاعر:حسین فتاحی
کنار ساحل
که شنها را بپا کرده بودی
دستهایت در دست موج بود
و دریا با تو قدم میزد
آفتاب صبح هم
حضور ترا در آب می تابید
انتهای آب
بی کرانی چشمانت را مشق می کرد
آهنگ موج و سنگریزه،
پرندگان و
شاعر:خلیل فریدی
از طالع عشقم در عجب مانده ام
از لحظه های سختم در خود مانده ام
بیصدا شده است فریادهایم
بی پناه شده است گریه هایم
مدام لحظه ها در دلتنگیم
خودم می دانم در دیوانگیم
به کدامین طبیب بروم ، مانده
شاعر:حلیمه احمدی
شب ای پيش رو؛خاموش وسَرده
يكی غمهاشو؛ اينجاگريه كرده
زده بارون تندی ؛روی شيشه
شبای بی تو؛اصلاً صبح نميشه
يه تقويم مونده باقی ؛ازگذشته
با تاريخی ؛كه هيچوقت پاك نميشه
توبارون خيس ميشن؛
شاعر:سيدمحمدمعالي
منم لیلا
ندیدی کس
که نامش بود
مجنون
دل لیلاییم بشکست
سرشیدایی ام بشکست
منم لیلی
صدایی نمی ایدبگویید ؟
که گویید؟
منم فرهاد
من ان فرهاد لیلیم
صدای قصه شد خاموش
کجاست ان اژدهای اتش
شاعر:سمانه رحیمی
در خلوت من جز تو کسی راه ندارد
رخسار فریبای تو را ماه ندارد
غمنامه ی من غصه ی چشمان تو باشد
غیر از تو دلم دلبر دلخواه ندارد
هرگز نکنم جز تو به اندیشه ی دیگر
افسوس که عشقم به دلت راه ندارد
تا رخ
شاعر:سعید اسکندری
سوز دل ساز کنم خرده به جانان گیرم
سربه خاکت بنهم، پیر مغان چون بینم
چون بنالم زبرای دل خویش گویی تو
چون به لیلا برسم عـاقبـت خوش بینم
من شراب از لب جانان تو گیرم
شاعر:سپنتا حسن پور
عــــاقبـــت در صحـــــــن چشمـــــانت میـــــان زائــــــران
راه ِ کج ، طــــی کـــــرده فــــردی انتحــــاری می
شاعر:علی قلی زاده
بــا نبودت خواب و رويــــا مي شود بر من حرام
زنــــدگي بــا حس زيبـــا مي شود بر من حرام
نــــازنينم كاش مي شد تـا در آغــوشت كــشم
آرزوها ، خــواستن ها ... مي شود بر من حرام
حسرتي دارم به دل
شاعر:نگار آریایی
بسم الله الرحمن الرحیم
خود را به خواب خواهم سپرد
محمد رضا دامغانی
*
در خواب خفته بودم
ان شب
در اغوش به لالایی می خواند نامم را
پس از این در همه لحظات
خود را به خواب خواهم
شاعر:محمد رضا دامغانی
یک زمانی من هم خوب بودم
مثل روزگارم
در یک عصر پاییزی
باران بارش گرفت
چیزی درون سینه ام
سوخت
شبیه بغض
زیر باران
تصویر مبهمی
از تو پیدا بود
چتر خیال خیس نشد
تو!من!
زیر این
شاعر:اوین امانی
باتوبودن رادوست دارم عشق
باتوباشم این دنیا زیباست
هرلحظه اش مانند یک رویاست
دگر قدرلحظه ها رامیدانم
باتوای عشق این نوشته ها هم
شاعر:فاطمه محمدی
اعتماد می کنم
به دنیا
آرام گام بر می دارم
بر زمین
ریسک می کنم
برای تجربه های جدید
قول های بزرگ می دهم
به دوستانم
لبخند می زنم
به آینه
و آینده
به صبح
سلام می کنم
چرخ می زنم
از جوی می
زیر بارون بهاری من به عشقت رهسپارم
غم و غصه های دل رو دست بارون میسپارم
میرم و میرم و میرم، ترسی از مسیر ندارم
از چی من باید بترسم وقتی عشق تورو
شاعر:محمدرضا فاتحی
من روی دستای تو جون دادم
دستـــای گرمت بالِشِ من بود
اون بوسه ی آخـــــر دم رفتن
شاید تَمـــومِ خواهش من بود
امین
شاعر:امین ساکی
اگر هوا بگیرد
و باران نیاید
بهار می رسد و گل نمی آید
اگر بغض بگیرد
و اشک نیاید
مرگ می رسد و جان نمی آید
اگرشوق بگیرد
و آغوش نیاید
آتش می رسد و سوختن نمی آید
اگر ماه بگیرد
و خورشید نیاید
زمین
شاعر:خلیل فریدی
روبرویم نشسته
و در کورسوی اتاقم در چشمانم نگاه میکند
در چشمانش دیگر نمیتوان شوق آن روزهای خوب را دید
چه شد و چگونه شد؟
ترانه ای که در چشمانش فریاد می کشید را
چه کسی خاموش کرد؟
چقدر دلم تنگ
شاعر:محمد جواد احمدی
بـــــی تــــو مـــن دلـــــم درد می کند ....می فهمی
احساس بی تو ، گل های پیچ میکند ...می فهمی
گــــلدان دلم پژمرده تر از حـسـن یـوســـف اســــــت
آبـــی بــیـاور این مرده دل قـربــانـی
شاعر:سعید مختاری
یه نگاه ، یه نگاه ، یه نگاه
یه نگاه کن به من از غصه رها شم
بپرم تو صحنه ی شادی صدا شم
برم از هر چی که غم داره جدا شم
یه نگاه ، یه نگاه ، یه نگاه
یه نگاه کن به من از شادی بخندم
عمری خنده رو این
شاعر:علی کتانی