من با تو جهان عشق را میفهمم
مفهوم نهان عشق را میفهمم
با گرمیه واژه های شیرین لبت
دستور زبان عشق را
شاعر:حسین جوادزاده
من با تو جهان عشق را میفهمم
مفهوم نهان عشق را میفهمم
با گرمیه واژه های شیرین لبت
دستور زبان عشق را
شاعر:حسین جوادزاده
دلا گفتم نباید دل ببندی بر کسی دیگر...
تو را تنهاتر از قبلت رها سازند در اخگر ...
ندیدی حسرت ماهی میان تنگی از شیشه
به پیشِ چشم اقیانوس بمانده دور از ریشه
ندیدی پر زدن های پرستو را زمانِ
شاعر:سعید کاتب
((هجرت))
تا چشم غماز تو دیدم.دل جمله از عالم بریدم
اندر هوای با تو بودن.ازحصر تن. رستم. رهیدم
اندر سلوکی شامگاهان.تا کوی تو هجرت نمودم
پرسان همی در شب دویدم.با پای نازار کبودم
ازهفت
شاعر:کسری مهرگان
مینویسم دو سه پیمانه غزل از لب تو!
زیر این گنبد نیلی همه دارند تب تو
همه تبدار دو چشمِ شکلاتی شده اند
دلخوش رابطه های تله پاتی شده اند
کوچه ها از پس هم عطر تورا داد زدند
در نبودت گله برساکنی
شاعر:حسین صادقیه
دلم پیش دلت گیره
یه عشقی که نمیمیره
آخه دستای سردم رو
چرا دستات نمیگیره
تموم سال رو گشتم
چقد اردیبهشت تنهاست
بیا تا هم نفس باشیم
همین الانشم
شاعر:مجید شاهرخی
آواز نفس های تو قلب مرا رقصان کرد
موسیقی چشمان تو فهم مرا شاعر کرد
سرخی لب های تو سبزی دشت های بهشت
دست من دیوانه را بر دو جهان نقاش کرد
نقش ها بر دل زد و طرح ها برد بر بوم
فهم اشارات نگاه
شاعر:سارا قاضی مرادی
■■■■■■■
سال از چهله گذشت
در جهان دیگری از خواب ساعت ها ...
شبیه ِ خورشید_ های _ گرفتهٔ شهریوری
بوی شرجی میدهند
باقی ِ روزهااا ... !
راستش _
نوبرانه اش را هم
دوست نداشتم ،
با آنهمه
شاعر:مهتاب محمدی راد
رخ زیبای تو را ماه ندارد / ستاره و آسمان که هیچ، خورشید هم ندارد
نیلوفر با آنهمه زیبایی اش / زیبایی خم ابروی تو را ندارد
قوس لبانت با طرح لبخند را / رنگین کمان آسمان هم ندارد
طعم لبانت را
شاعر:حسین خناری
دیروز چند تار موی سپید بین موهایت دیدم!
نمی دانم از دوری است یا غصه
آنها را به من قرض می دهی؟
شاید ساز زندگی ام با این تارها کوک شود!
البته شاید
می دانی که این روزها به هیچ چیز اعتمادی
شاعر:صبا مددی
نشستم با دلم برات یه شعر می سازم
آخه این روزا دیگه تازه شده احساسم
نمیدونی که چقدر خندیدنم آسونه
با تو شاعر شدنم کار دل مجنونه
نوبتی هم اگه باشه حالا وقت شوره
هرچی باشه دیگه امروز غصه از من
شاعر:امین سلیم بیاتی
سکوت شب و تنهایی و انتظار
یه حس عجیب منو کرده بی قرار
یه لحظه که از فکر تو غافل شوم
به کلی می شوم سیر از این روزگار
در نبودت ناله سر دادم شب و روز
کشیدم درد هجران چند سال آزگار
میراث من تنها
شاعر:اردوان فرج پور
می ترسم به درخت ها تکیه کنم
شاید بخواهی شعر تازه ای بنویسی
حرف های نگفته ام
از تن مداد ها سر در بیاورد
#معصومه مظهری
@mazharymahsa
کانال عاشقانه
شاعر:معصومه مظهری
چشم من ایینه بود...
تو در ان زل می زدی...
نقش دیروز تو در ان پیدا بود...
وگفتی فریاد شو زلف بر باد مده
زلف بر باد سپردم که شوی فریادم
و ان دیروز کجاست
که تو را گم کردم
وبر ما چون خواب
شاعر:شیما رحیمی
هرگز نمیخواهم شبی همخوابِ من باشی
یا اینکه حتی عاشق و بیتابِ من باشی
گم کرده راهی در کویرم ٬ کاش امشب...
لطفی کنی و تا سحر #مهتاب من
شاعر:محمد وکیلی راد
«اصالت عشق»
عشقی که شود مانع عشقم به خدا
از کنارش گذرم تا که نگردم ز خدا
***
عشقی که برد عقلم و دل را نبرد
مستم بکند خواب عمیقم ببرد
*********************************
«مجتبی محبی
شاعر:مجتبی محبی زاده
عاشقانه ی آخر هفته
دهن..سرویس، این دنیا...پس از تو..پای کار آمد
همان ده روزِ فردوردین..به کامم زهر مار آمد
من از پس لرزه ی ...قطعِ روابط ..با تو..می ترسم
به دلداری به خود گفتم: چه عشقی ماندگار
شاعر:میرمحمد مومنی ثانی
شده ام شاعرِ تو "قافیه ی نابِ غزل"
نازَکَم! باعثِ پیروزیِ احزابِ غزل
میدرخشی بین هر شعرم و هر قافیه ام
ای درخشنده ترین واژه ی نایابِ غزل
غزل و وزن و ردیف و... همه قربانیِ تو
که تو و
شاعر:محمد امیر فروغی
تمام حواس من به تو بود،
نگاه تو اما به دیگری !
من ، اندازه ی تمام بی خوابی هایم خسته بودم
اما تو میهمان همیشگی کویر من ،
به صرف لبخند بودی ...
مدتی بود به من می گفتند :
" حواست پرت است !!
شاعر:فاطمه محمودی ماهانی
دلم برای نبودنت غمگین است آه ....
کنج خانه دلم سرد شده است.... نمور شده از بی کسی و نبودن یار....
دیری نپاید از شدت سرما درد بگیرد و بمیرد.
گرمایش با تو و نمردنش در دست تو
خاک دلم سیاه و سرد گشته و هیچ
شاعر:مهدي مهدوي
همچو پرنده ای زخمی در باد
در پی توام
بی تو
همه چیز
روی این صندلی چرخدار
سیاه
شاعر:راحمه باقی پور