چیزی به انتها نمانده است!
گر چه با خوابهای شیرین
سر در پر قو داری
گرچه با ناله های غم
سر به تو داری
گرچه با نازک دلان
جنگ بر سر ابرو داری
لحظه ای درنگ کن
چیزی به انتها نمانده است!
چشم به سوی
شاعر:مسعود صادقی
چیزی به انتها نمانده است!
گر چه با خوابهای شیرین
سر در پر قو داری
گرچه با ناله های غم
سر به تو داری
گرچه با نازک دلان
جنگ بر سر ابرو داری
لحظه ای درنگ کن
چیزی به انتها نمانده است!
چشم به سوی
شاعر:مسعود صادقی
خسته از خاطـراتِ پوشـالی
غرقِ افکارِ پــوچ و توخــالی
با خیالت نشسته ام در بـرف
در اتــاقِ سفیــدِ یخچـــالی
آتشین اســت حرمِ آغـوشت
ونماندســت در بــدن بـالی
طعمِ الکــل مــرا نمی
شاعر:رسول خوش عقیده
قصه می بافم، اگر باشی چه زیبا می شود
روز های بی تو بودن، سخت معنا می شود...
خسته ام، با درد و آهم عالمی دارم ، بیا
رحم کن بر عاشقی که زار و تنها می شود...
اشک هایم قطره قطره، ناله هایم دم به
شاعر:اسدالله چوپانی
ناگهان
خم شدن
و افتادن تیر چوبی برق
در آغوش تک درخت کوچه
صدای آژیر از دور بلند می
شاعر:سید محمدرضا حسن زاده
گاهی سبز رویش از آستین بهار
گاهی خنک مثل اب چشمه ای از کوهسار
آبستن از سینه سپید برف
مثل قندیل یخ
گاهی مثل تپش قلب یک قناری
برای شروع یک اواز
گاهی خزیده در لاک تنهایی
مثل ماهی قرمز
شاعر:کامران اسدی
چه زیبا می شود دنیا به هنگامِ تماشایت
تماشایی است آن چشمانِ دنیا مثلِ زیبایت
چه زیبا می شود دنیا اگر گویی سخن با من
شنیدن دارد حرفی که برون آید ز لب هایت
مثالِ رقصِ برگِ بیدِ مجنون است در
شاعر:سید احسان سادات اخوی
همیشه دیر میرسم
و تو نمیدانی که
تماشای چشمان زیبای منتظرت
از پشت شیشه کافه دلدار
دلچسب تر از قهو ه ای است
که قرار است روبرویت بنشینم و
شاعر:مجید فخرائی مقدم
عطر تمام لحظه هامان یاس میشود
دنیا فقط با بودنت، احساس میشود
جان نگاه من نزن دیگر نفوس بد
آری...به حق حضرت عباس
شاعر:شقایق نظرپور
به انتظار نشستم،جوابتو بشنوم * دلم بی تابته تا بهش،یک خبر خوش بدم @ این روزا خیلی دلم،واپسه که چی میشه * جواب تو مثبته یا که میگی محاله،تو سنگی و من شیشه @ عشقم به تو نه شهوت،نه توخالی نه کاذب *
شاعر:وحیدغفاری
بی تابِ این شعرم
بی تابِ لحظه ای از تو گفتن
تو ای سفر کرده از شب من
سفر کردی و رفتی به سوی جاده ی سرنوشت
مرا باور کردی و رفتی به دنبال لبخند زندگی
بی تاب مسافری هستم که
کوله بار خستگی هایش را
شاعر:شقایق سلیمانی آرا
سلطان قلبی که میگن، تو بودی تو هستی
با چه حال خوبی به قلبم نشستی
همه زندگیم بودی و آرزومی
تو یه آسمانی به پهنای هستی
یه عالم صفت های نابی عزیزم
کمه زندگیمو به پاهات بریزم
تو آرامش موج دل
شاعر:سید احسان سادات اخوی
همرهیم روح و روانیم نفسیم سن سن ، سن
عشق جاوید و نگاریم گوزلیم سن سن ، سن
سنه خاطیر بو اورک اوزگه لره سای ورمز
چونکی بیر تکجه مارالیم و جانیم سن سن ، سن
جیرانیم گول چیچکیم نور بصر گوزلرده
ای
شاعر:علی نجفی
هواى دل پُر از ابر و بُرودت
به هرجا بنگرم،بينم نبودت
تو بودى مرغِ خوشالحانِ باغم
به گوشم مانده آواز و سرودت
اگرچه دشمنى كردى تو با من
بميرد خصمِ بد ذات و حسودت
تو معبودى و چشمت قبلهگاهم
شاعر:احمد باباحاجیانی
((حرف بزن))
اگر از دیدن من سیر شدی ، حرف بزن من چه کردم که تو دلگیر شدی؟ حرف بزن
((خاطری گرنظرم هست همه خوبی توست))
به گمانم که تو با آینه در گیر شدی ، حرف بزن
طاقتم نیست،ببینم
شاعر:کیوان بخشی پور
گَر بینِ ما این فاصله گردد دراز ٬
باز نازت میکشم .
گر فاش گردد بر خلایق سِر و راز ٬
"باز نازت میکشم".
گر تو بیایی و کنی آباد دل منت نَهی!
گر هم نیایی بشکند این ساز ٬
"باز نازت
شاعر:محمد رضا لطفی
بی تو
در کابوس آن شب های دور
لالایی رفتن گفتی و
گفتم لحظه ای از نبض حسم کن عبور
ما بو دیم و
ترانه های گلهای عطر فشان
خنده های ماه در آب
تجلی پرتو نقره نشان
ماه شاهد عشق جدایی
لحظه های گدایی
شاعر:مسعود صادقی
غزل: (( شهـريـاريم ))
=========================
سن سيـزخـزان اُلـوُب منيم، بهاريم
هيجرينـده افلاكَ، گئديب دي زاريم
آي اوُزوُوي قارا بولوُد، توتماسيم
عشـق اُجاقي تبريـزاُلـوُب، دياريم
قاراقوشلارا
شاعر:اصغر رضامند -
عاشقی بودم که جز یار به کس فکر نکردم
در دلم جز غزلی وصف او به کس زکر نکردم
با خود گفته بودم که جز این یار یار نباشد
بر این حال من جز او کسی دلدار نباشد
تا که روزی با تو آشنا و باتو هم
شاعر:روح الله سهرابی
یادت آتش میزند در تار و پودم ای نگار
شعله های سرکش عشقت نمیگردند مهار
سرخوشم کینگونه میسوزم درون آتشت
قفنوس شدم بود و نبود و هستی ام از آتشت
23 تیر ماه
شاعر:ناصر رشنو