از خورشید روز را
از روز خورشید را
از شب ستاره را
از ستاره شب را
از ماهی اب را
از اب ماهی را
از کبوتر بال را
از بال کبوتر را
از درخت خاک را
از خاک درخت را
از گل رنگ را
از رنگ گل را
از زندگی
شاعر:فرهاد محمدی
از خورشید روز را
از روز خورشید را
از شب ستاره را
از ستاره شب را
از ماهی اب را
از اب ماهی را
از کبوتر بال را
از بال کبوتر را
از درخت خاک را
از خاک درخت را
از گل رنگ را
از رنگ گل را
از زندگی
شاعر:فرهاد محمدی
قصر شيرين
من و تنهايي و اين حس غريب
غم جاماندنم از يار و حبيب
بدهد كار به دست دل من
پي زخم دل و دنبال طبيب
طاقت گفتن عشق مي كُشدم
بكشان دست مرا جاي رقيب
گه سلامي بكني ما را بس
طرد اين
شاعر:محمدحسن فولادفر
براى عشق همان يك نگاه كافى بود
براى شمعِ شب ام نورِ ماه كافى بود
نگاهِ نافذِ چشمت كه خورد بر قلبم
براى كُشتنِ اين بى پناه كافى بود
به جُرمِِ خوردنِ سيبى جهنّمى شده ايم
ولى همين بهانه براى
شاعر:مهدى خداپرست
تو زیباصورتی فامیل نزدیک خداوندی
گمانم زادهی رعدی و از پشت دماوندی
به شورانگیزی ابری ولی دراوج آتشباد
شر و شوری و امّا بر اصولی نیک، پابندی
خبرداری که شهری روی لبخند تو شاعر شد!
چرا
شاعر:صاحب عزیزی
صبح من باش و طلوع دنیایم
صبح من باش و نبض نفس هایم
صبح من باش و پایان غم هایم
صبح من باش و امید
شاعر:رضا چیانه
ایکه هردم به یک اشاره ی ِتو
دل اگر بشکند فدایِ سرت
در غیابِ تو زندگی مرگ است
مرده یا زنده ام فدای سرت
بی تو با زندگی چه باید کرد ؟
ایکه این زندگی فدایِ سرت
زندگی بی تو مرگِ تدریجی ست
مرگِ
شاعر:محسن فروغ افکن
یعقوب شدن بهار کنعان دیدن
یا نوح شدن زوال طوفان دیدن
این ها همه زیباست ولی زیباتر
چشمان تو را به وقت باران
شاعر:محسن مرادی مصطفالو
باور بكن بانو كه راحت نيست
عاشق شدن اين روزها در من
روزي كه از يك درد سرشارم
ياد تو مي ماند فقط با من
گاهي برايت اشك مي ريزم
تا عشق را باوركني با من
اما برايم عشق آسان نيست
يك معجزه بايد شود
شاعر:نرجس (نيلدا)ملكي
شب يـــلدا و يـــلدا دركنـارنم خــداوندا ز عشقش بـي قـرارم
چنـان مـــاتم به رنگ ديدگانش خــداوندا گـرو جانم به جــانش
لب ســـرخش مثـال دانـه نــار خــداوندا ز آزارش
شاعر:جواد مهاجرپور
تو را اندازه ی طفلی که مادر تازه زاییده،
به قدر اولین اسمی
که کودک از خودش بر روی کاغذ می نویسد،
دوست می دارم
شاعر:سید یونس ناصری
ای ساقیِ خوشان خو،وِی نامیِ صبارو/ لبریز نما جامِ عِشقی،زآن صاحب خوشان رو * * * * * *
شاعر:حمیدرضاصوری
صید افتاده بدامم،به شبیخون نگاهت
شده است تاب وتوانم ،همه در بند نگاهت
همچو کبکی که سراپا،همه نازاست و خرامان
در پی معجزه عشق، زخمی از تیر نگاهت
گر بپرسی که چه رفت است به سرانجام دل من
بتو
شاعر:حمید ارامیان
دنياي من با عشقه تو ، دنياي توي قصه هاست
دنيايي كه ساختي واسم، همش پر از مهرو صفاست
مجنونه اين دنيا شدم ، ديوونه ي چشمات شدم
تنها اميده زندگيم ،ديوونه ي حرفات شدم
وقتي كنارم هستي تو،عشقو
شاعر:وحید یوسفی
هر سحر، انيس من، ان باد صبا
نالم او دل، شِکوه، حَلّی ما تبا
گفت که بی چاره تو، گر، طالع این
کین صنما، حل ندارد، هبا
وصل تو ما، راه تمنا که ما
هلهله کن، زمزمه عطری شبا
جمله بگو، عارضه ها،
شاعر:اصغر فضل علی
" سیاهی شب"
سیاهی شب که گویند ان تو هستی
بغض همراه باران ان تو هستی
تو بودی که برایم در شبهای تار خاطره میساختی
در کافه رویال در قهوه من ته نشین میشدی
من از
شاعر: محمد امین حیاتی
سهم تو از شبهای من
مونده فقط دردای بد
بویِ تورو حس میکنم
هنوز تویِ همین اتاق
صدای بارون تو اتاق
رو شیشه تق تق میکنه
انگاری آسمون داره
از حال من دق میکنه
تو ریشۀ منوکندی
که تو بی من سفر
شاعر:احسان ولی
واهمه دارم از برگ
واهمه دارم از باد
مبادا باران فقط اتفاقی ساده باشد
که خیسم نمی کند!!
من واهمه دارم از ضجه ی اعتراض چترهای شورشی
اگر برسد به گوش خیابان های خلوت،
خیابان های متروک،
خیابان
شاعر:ولی امیدی پور
درمیان انبوه ناباوری هایم
ناگهان حسی در من پدیدار شد
تفکر
عقل
و منطق
از من ربوده شد
نمیدانم چقدر زمان گذشت
از لحظه ای که عشق مرا زمینگیرم کرد!
چشم که باز کردم
فقط نور بود و حیات بود و
شاعر:عاطفه معین فر
???????????????????? برايت شعر ميخوانم
ولي انگار كافي نيست
براي تو غزل گفتن
بجز بيهوده كاري نيست
نگاهت ميكنم در قاب،
همان قابي كه خاكي نيست
برايت شعر ميخوانم
و اين امر اتفاقي نيست
و بر گلدان
شاعر:نرجس (نيلدا)ملكي
بهار بی غزل آئینه ی زمستان است
دلی که از تو بگیرد پر از بیابان است
تو در منی و غزل را بلند می خوانی
جهان بی تو قفس نه شبیه زندان است
سکوت تلخ من از جنس آسمانها نیست
نگاه پاک تو تصنیف ماه رویان
شاعر:جابر ترمک