كمى تعجيل كن اين خانه بوى عطر كم دارد
و گرنه بوى الرّحمانِ من در خانه مى پيچد
#مهدى_خداپرست
به عزراعیل دادم یک سلام از عمق جان خود
دقیقاً آخرین باری که تو گفتی خداحافظ
#مهدى_خداپرست
داشتی
شاعر:مهدى خداپرست
كمى تعجيل كن اين خانه بوى عطر كم دارد
و گرنه بوى الرّحمانِ من در خانه مى پيچد
#مهدى_خداپرست
به عزراعیل دادم یک سلام از عمق جان خود
دقیقاً آخرین باری که تو گفتی خداحافظ
#مهدى_خداپرست
داشتی
شاعر:مهدى خداپرست
من که حیران شبکی از لب خندان تو گشتم
پریشان شده از زلف پریشان تو گشتم
سر هر کوچه زنم داد که ترسان تو گشتم
***********
عاشقم در کف دستان تو دریا می بینم
ای خدا با که بگویم دم عیسی می بینم
کافری ساده
شاعر:مهدی محمدی
و باز دام خیالت پهن شده
و باز وسوسه ای، مرا در دامت گرفتار کرده
و در این اسارت وَ دست و پای در بند
عذابم خیال آسوده و بی خبر توست!
30 بهمن 1396
19 فوریه
شاعر:ابراهیم شهیدی
آسمان دلش گرفته است
میل باریدن دارد
بی گمان او هم
مثل من میل دیدن تو را دارد
باران می بارد
من تنها زیر باران
مثل مجنون در بیابان
نمی دانم سهم من از تو چه بود
جز چشمانی خیس در باران
هر که
شاعر:مریم غریبی
فـاصـلـه سهـمـم، غـمـم از یــــار بــــود
آخـــریـــن امـــیـــد مـــن دیـــدار بــــود
طــفــل نــو پــای درونــم مــرده اســـت
مـهــر مــن شــیـدای بــی افــســار بــود
هـر دمـی
شاعر:علیرضا باصری
رفته جان از این بدن دنبال جانانیم ما
زخم بی حد خورده از شمشیر هجرانیم ما
یوسفان در مصر خود هر دم عزیزی می کنند
در فراق رویشان چون پیر کنعانیم ما
از محبت ها شده آزرده
شاعر:علیرضا بهرامی
سبزترین لحظه ام دیدن روی توام
می کشد آن خاطره درخم کوی تو ام
سبزتر از برگ رز دست پر از مهر تو
مستی وشوردل از راح سبوی توام
تار خوش زندگی نغمه ی شیرین تو
حلقه ی دل بستگی
شاعر:علی هادیان
شاعر كه شدى بينش آزاده بجو
آزاد.سخن بگو ندانسته نگو
تا بشكني اين طلسمِ تابو شده را
باشد كه بماند از تو گفتارِ نِكو
-
ميرزايى
آلبوم (قمرى هاى
شاعر:سید محمد میرزایی
خوابهای دور خوابهای ناز
چشمهای شب مانده در نیاز
شعرهای من اشکهای تو
ابر بیقرار در شبی دراز
کوچه یاد تو پر زخاطره
بوسه های عشق نغمه های ساز
چشمهای من چشمهای تو
بستر خموش پلکهای باز
تازه
شاعر:علی کشاورز
به خانه نشستم و یاد تو آمد به یادم
چشم بستمُ باز به یادِ چشم تو افتادم
از تو می گویمُ نمی شنود جز نامِ تو گوشم
بُردی از من همه قرار دل و عقل و هوشم
غرق هوس و گناه خیره در چشم تو بودم
به همه عمرِ
شاعر:مصطفی رسولی
یکی نیست بگوید که چرا عاشق و شیدای توام من
یکی نیست بگوید که چرا محو تماشای منی تو
لبم ناز
دو چشمت پُرِ آواز
چه بگویم من از آغوش تو ای مطربِ همراز
یکی نیست بگوید که چرا دل به تو دادم
دو دستت
شاعر:زینب زرمسلک (صبا)
شبانگاهان که آرد باد عطر بوی بسیارت
به خواب خویشتن بینم دو چشم مست بیمارت
شدم چشم انتظار دیدنت در شهر دلتنگی
نشاندی قلب من در گوشه های تنگ دیوارت
نمایی چهره و قاتل شوی بر جان
شاعر:علیرضا بهرامی
سوسو زدنِ چراغِ شب شراره میخواست
تنهاییِ ماه دل شکسته چاره میخواست
چشمانِ پُر از نورِ تو آفریده شد چون
تاریکیِ شبهایِ زمین ستاره
شاعر:محمد سینا روزبهانی
دلم ری چشمانت سپه چنگیز است
نگهت سکندری تنم تخت جمشید است
اشک من نیل است و لشکر روم
شکرخندت عصای موسی خشم شاپور است
من آن غرقه ی طوفان غمم
تنت کشتی نوح راحت الروح است
گر چه مرگ است
======================
دختر ميگونم و امشب غزلخوانت شدم
غافل و دیوانه و مست و پريشانت شدم
با لب مي گونه ام در گرمی آغوش تو
با همه مستي و نازم ساقي جانت
من توراای بانوی اردیبهشتی دیده ام
ازنگاه آبیت شبنم فراوان چیده ام
حسرت دستان گرمت راتماشا کرده ام
حرفهای روشنت را باخدا فهمیده ام
مرگ یک لبخندرابر روی لبهای بهار
مرگ یک قودرنگاه یک اقاقی
شاعر:جواد جهانی فرح آبادی
در دلم دردی است که درمانش تویی
زخم خورده ام ،مرهم زخمم تویی
جان جانان با کمی عشوه و ناز
کنار ما بیا چون ماه تابانم تویی
با حریری ناب و عِطری دلنشین
سوی ما آی و دمی با ما بشین
مرا دریاب ای قرص
هنوز بویِ تو رو داره آغوشم
هنوز صدای تو مونده تو گوشم
هنوز زنجیر تو رو گردنم هست
هنوز حلقه ی تو مونده بر این دست
هنوز شال ِ تو افتاده رو دوشم
همون پیرهن که دوس داشتی می پوشم
ولی رفتی یه شب از
شاعر:علی کتانی