دلواپس تو میشم وقتایی که غمگینم
تو دست غریبه باز دست تو رو میبینم
دست تو رو میبینم بیتابه واسه دستاش
شیرینه و لذت بخش واسه تو همه حرفاش
فریاد میزنم اما میگن که یه دیوونس
بعد از تو دیگه زندون
شاعر:علی باقری قرقشه
دلواپس تو میشم وقتایی که غمگینم
تو دست غریبه باز دست تو رو میبینم
دست تو رو میبینم بیتابه واسه دستاش
شیرینه و لذت بخش واسه تو همه حرفاش
فریاد میزنم اما میگن که یه دیوونس
بعد از تو دیگه زندون
شاعر:علی باقری قرقشه
امروز باید
از روی دفترم
عبور کنی
تا صفحه های دفترم
مملو از رد پاهای تو باشد
تو که حتی نمیدانم
کیستی؟
ودر رویاهایم
چه می
شاعر:علی رضا احمدی
مانده نگاهم به دل پنجره
تر شده از هجرت تو خاطره
کوچه پر از حسرت پروانگی ست
خانه تهی از نفس زندگیست
بی تو دلم نیمه شبی سوی دشت
پرزد و آواره شد و برنگشت
لذت بیداری یلدا تویی
تازه ترین رنگ تمنا
شاعر:سلما آریانسب
"ماه" من "اردیجهنم" یا "بهشت"
رفتنت "تیر"ی به قلب سرنوشت
"مهر" تو آن دم که بر قلبم نشست
همچو "بهمن" بغض چشمانم شکست
من که از فردا گریزانم نه "دی"
خوب می مانی
شاعر:هادی معراجی
از هر سفر عطری به یادگار می گیرم
از هر شب،ستاره ای
از هر غرل،بیتی
از هر سال،پاییزش را
و از تو
شاعر:حسین پیری
وام ئهزاني كه هاوڒێ ههتايي مني
له جادهي ميحنهتي دهوران هاودهمي، هاوژيني، ياری
هاوخهمي ئازارهكانمي
وام ئهزاني تا كوتايي جادهي خۆشهويستي و ئهوين
دهست له ناو دهست
شاعر:پوریا هدایتی
ای عشق من میان صدفها خوش آمدی
دریا که نیست ساحل غمها خوش آمدی
ساحل چه مانده در عطشت قبله خموش
دیوانه وار برشب تنها خوش آمدی
من بغض کردمو تو صدای دلم شدی
باران من به غربت دلها خوش آمدی
در کلبه
شاعر:الهام مقصودی
عشق را وصف نکنید
شاید این عشق همان عشقی است
که از لب فرهاد دمید
یا که عشقی است که شیرین دید
این همان فرهادی است
که به خاطر شیرین (مرد)
کوه را کند و از این ره گذشت
آخرش هم شیرین
به درد عشقش
شاعر:فاطمه مهدی پور
چه عشقی در تو بی اندازه می رفت
برون می شد و عشقی تازه می رفت
ندانستم که از روی حقارت
بـرای شـهــرت و آوازه مـی رفــت
شدی دروازه ی معشوق دیگر
کـه از شهر تو از دروازه
شاعر:سیدمهدی ضیابخش
من رام میخواهم ترا
آرام میخواهم ترا
ای مرغ بیزار ازقفس
دردام میخواهم ترا
بیزارم ازنام ونشان
بی نام میخواهم ترا
بی همرهم ای همنفس
همگام میخواهم ترا
خشکیده حلقوم لبم
درجام میخواهم ترا
یک
شاعر:محمدرضافولادوند
عاشق شده دلم به جمال جوان او
چون نقل و شکــّرست سخن از زبان او
این عشق آتشین و گدازان به طرفه ای
روشن شده ز شعله ی تیر کمان او
در حسرت وصال دو چشمم به خون تپید
دل گشته پر ز غم ز فراق میان او
گفتم
شاعر:نیما رحمانی
تو فرمول و معادلات هستی
جمع نمیشم با شورعشق و مستی
ساز دلم کوک نمیشه بیخیال
با عشوه ها دلم نمیره ازحال
مستی وشوروحال عاشقونه
دلم نمیگیره براش بهونه
خیال خام برنداری که سنگم
با سرنوشت وعشق
شاعر:علی میرزایی
با عرض تسلیت به مناسبت این ایام
عاشقانه ایست در شب یلدا؛
غمخوار خویش باش ، غم ما که هیچ نیست
دل باختیم و دین ، غم دنیا که هیچ نیست
شُکرِ خدا همیشه سحر کرده ایم ما-
شب های بی تو را شب یلدا که هیچ
شاعر:مهدی معافی
پایان هر چیز
آغازی است
دوباره
من به آغاز
می اندیشم
پایان
خود خواهد آمد
*************
زندگی شاد
می آید
با درد و اشک
می رود
************
من این همه اتفاق را
اتفاق نمی دانم
من به اتفاق نمی اندیشم
به
شاعر:مسعود صادقی
برایت دف نوازم من
بیا با من برقص ای دختر ترسا
که ترس از ان دو چشم ابی و موی طلا پوش
لب سرخ و ملیح و ان صلیب گردنت دارم
من ان صوفی نمای دف نواز خسته ی تنهای نالانم
که دور اتش پاک اهورایی از
شاعر:مصطفی علی محمدی
ای نفسهایت برای من همه تضمین بودن!
من نفس هایم همه بوی تو دارند،
من نفس هایم همه رنگ تو دارند،
من نفس هایم همه پیوند دیرینی با نفس های تو
شاعر:حامد عبدالهی
بعد از تو منفورترین آدم روی زمینم
تن به نادانی خواهم داد
در تاریکترین اعماق اقیانوسها شنا خواهم کرد
و به غم انگیزترین شکل ممکن خواهم رقصید
بیگمان زشتترین آدم خواهم بود
و همسایگی من
شاعر:ثارلله اکبری
مریم! وقتی لبان تو چون پِسته می شود
طعم هوس به دلم دار و دسته می شود
وقتی به عمقِ نگاه تو من، غرق می شوم
درون سینه هر چه غم است، شُسته می شود
خیرات گر بدهی، یک بوسه از لبان مرا
درجِ کتاب این
شاعر:رووف خاشعی زاده
هندوانه و انار...
شیرینی و آجیل...
اینها همه بهانه است ، وگرنه یلدا چیزی جز زخم زبان ثانیه های نبودنت برتن آخرین روز پاییز
شاعر:امین پورعبدالهی
داری به غزلخوانی تکرار میرسی
انگار باز بر سر انکار میرسی
تب داری و لبت به پیامم حوالت است
آری ندیده بر سر این دار میرسی
شبها ستاره ها که به سویت فزون شدند
در عنفوان عشق چو پرگار میرسی
تاریک
شاعر:الهام مقصودی